"استبدادهای منطقه" و "استعمارهای جهانی" علیه "بیداری اسلامی" (جهاد اسلامی، دفاع از انسان)
روز "بزرگداشت شهدای مدافع حرم" و روز "مقاومت اسلامی" _ نشست (کارکرد "جهاد تکفیری، وهابی" در خدمت استکبار و "اسلام ستیزان" _ ۱۳۹۳
بسمالله الرحمن الرحیم
امام(ره) از اول از سال 1342 در برابر استبداد و استعمار هر دو ایستاد این دو تا را از هم تفکیک نکرد به آنها اشاره خواهم کرد. چون ببینید مبارزین در تاریخ ایران افراط و تفریط داشتند و شکستهایی که میخوردند نهضتهای قبل از انقلاب 57 تقریباً همه شکست خورد هیچ کدام تا این حد جلو نیامد. یک علتهای متعددی داشت یکی از علتهایش فقدان آگاهی کافی در مردم بود تا یک حدی میآمدند بعد میدیدند هزینه مبارزه زیاد و سنگین شد برای ادامه مبارزه و مقاومت دیگر انگیزه و دلیل کافی نداشتند و الا اهل خیانت نبودند نمیخواستند خیانت کنند بلکه میگفتند آیا واقعاً بیشتر از این هم میارزد؟ تا اینجا هم میارزد ما مبارزه کنیم و مقاومت کنیم و اینقدر هزینه بدهیم؟ یک بخشی هم همین ناآگاهیها در بین بعضی از رهبران بود از جمله این که بین استبداد و استعمار تفکیک میکردند مثلاً بعضیها میگفتند مشکل ما فقط استبداد است. با دربار و شاه، چه زمان قاجار و چه زمان پهلوی با استبداد باید مبارزه کرد و الا امروز استعمار خطر اصلی نیست گاهی برای مبارزه با استبداد اینقدر سادهلوحی میکردند که به دامان اربابان خود شاه متوسل میشدند مثلاً زمان ملی شدن نفت که بعضیها واقعاً داشتند با انگلیس و دربار صادقانه مبارزه میکردند اما به آمریکا پناه بردند! یکی علیه انگلیس به روسیه پناه میبرد! یکی علیه روسیه به انگلیس پناه میبرد. یکی میخواست به فرانسه متوسل شد. تمام کسانی که دچار این اشتباهات شدند نهضتهایشان شکست خورد هزینه دادند خودشان هم تحقیر شدند. میگفتند ما زورمان به استبداد داخلی زورمان نمیرسد مهار کنیم برویم با کمک خارجیها استعمار خارجی بیاییم استبداد را مهار کنیم و اینقدر درست نمیتوانستند فکر کنند که این استبداد را چه کسی سر کار آورده و چه کسی دارد حمایت میکند؟ چه کسانی کودتا کردند اینها را سر کار آوردند؟ چه کسانی دارند از طریق اینها ملت ما را غارت میکنند؟ الآن شما بعضی از سیاستمداران و بعضی از مسئولین در این دههها بارها شنیدید – البته آن موقع بچه بودید نشنیدید – ولی نمونههایش را گاهی میشنوید دیدید که بعضیها میگویند مشکل ما اسرائیل است با آمریکا مشکلی نداریم! اسرائیل میخواهد مذاکرات ما با آمریکا خراب شود و الا آمریکا حسن نیت دارد و میخواهد درست شود. یا بعضیها میگویند این انگلیس، انگلیس سابق نیست آن انگلیس قرن 19 استعمارگر بود انگلیس امروز تابو شده از همان موقع در ذهنها خراب مانده باید این سیاهی انگلیس را در اذهان و افکار عمومی ایران که مربوط به جنایتهای قبل اینها بشکنیم این انگلیس آن انگلیس نیست. بعضیها راجع به اسرائیل که اسرائیل دموکراتیک است بعضیها از خود انگلیسیها که اینها قبول کردند – حالا قبل ازاین قضایا اینها را زیاد میگفتند- بالاخره مذاکره حل شد خود آنها راضی شدند ما راضی نمیشویم؟ ما کاسه داغتر از آش هستیم؟ اسرائیل را از فهرست اهداف حذف کنیم مشکلات منتفی میشود. از این استدلالهایی که ظاهر آن موجه است ولی باطن آن سیاه و آلوده است و ناشی از تفکیک استبداد و استعمار یا تفکیک استعمارگران از همدیگر که فلان جریان بهتر هستند و فلان جریان بدتر هستند. مثلاً دموکرات و جمهوریخواه در آمریکا اینها با هم متفاوت هستند اینها ادبیاتهایشان متفاوت است گاهی استراتژیهایشان متفاوت است اما پشت پرده همه اینها به کمپانیهای واحد سرمایهدار یهود وصل هستند. اینهایی که رئیس جمهور هستند و میآیند در آمریکا رئیس جمهور میشوند اینها عروسک هستند مترسک هستند یک کسی را پیدا میکنند یک چند سالی آن جلو یک متن سخنرانی به او میدهند بخوانند. اینها را کسانی که پشت صحنه هستند باید آن جلو برای ویترین اینها را درست کنند هر وقت بخواهند میآورند! میبرند! هر طرف بخواهند او را پایین بکشند. طرف یک مقدار لگد بپراند برایش پروندهسازی میکنند و آبروریزی کند حتی ترور! تا تهش هستند و الا اینها را در آب نمک میخوابانند میآورند میبرند کنار. آدمهای معمولی! مثلاً این بوش رئیس جمهور آمریکا شده بود از او مصاحبه میکردند میگفتند شما آخرین کتابی که خواندید چیست گفت من اصلاً کتاب نمیخوانم. آنجا راست گفت. یک عالمه ماریجوآنا و مواد مخدر از توی ماشینش گرفته بودند. این قبل از ریاست جمهوری دائمالخمر بود گوشه خیابانها. در زندگینامهاش هست. الآن هم که کارش را کرده جنگ عراق و افغانستان به اسمی که آقای رئیس جمهور فرمودند. کارهایشان را که کردند دیده بودند یک عالمه مواد مخدر دارد این طرف و آن طرف میبرند. اینها رئیس جمهورهای قدرت اول جهان هستند! یک کسانی هم میآمدند به عکس عمل میکردند فکر میکردند استبداد داخلی را میشود با شاه قاجار و پهلوی کار کرد خود شاه بد نیست اطرافیانش بد هستند خودش خوب است! با شاه میشود کار کرد و دست انگلیس را قطع کرد. این هم حرفهای بیخودی بود و نتیجه این را هم دیدیم که میگفتند ما با شاه همکاری کنیم یک نظام پارلمای نیمه دموکراتی زیر سایه شاهنشاه تشکیل بدهیم و سعی کنیم با کمک شاه کشور پیشرفت کند و مستقل بشود. اینها هم خواب و رؤیا بود. رژیم شاه ذرهای استقلال و شخصیت در هیچ چیز نداشت اینها برای هر چیزی یا دستور میگرفتند یا منتظر دستور میماندند شما بروید خاطرات عَلَم و خاطرات نزدیکان شاه را بخوانید تازه اینها خاطراتشان 7 آب شسته است! یک عالمه حرفها را نزدند و حرفها را تغییر دادند تازه آن حرفهایی که بیرون آمده و چاپ شده ببینید چقدر مزخرف است یعنی آدم اینها را میخواند از این همه بیشخصیتی حال تهوع به آدم دست میدهد. امام(ره) استبداد و استعمار را از هم تفکیک نکرد گفت هم شاه و رژیم سلطنت فاسد است و هم آمریکا و انگلیس و اسرائیل. آمریکا از انگلیس بدتر، انگلیس از آمریکا بدتر، شوروی از همهشان بدتر و رژیم اسرائیل هم باید از بین برود. این حرفها را همان سالهای 42 و 43 گفت. این خط مشخصه تفکیک امام(ره) و مبارزات امام با همه اینها بود تا لحظهای هم که از این عالم رفت گفت اسرائیل باید از ببین برود گفت کمونیزم و شوروی به اندازه آمریکا خطرناک است. گفت انگلیس درست است یک سگ پیری شده که دندانهایش را کشیده گاهی واق واق میکند اما این انگلیس، انگلیس قبلی نیست. اما همان اندازه فساد و شیطنت و خیانت در او هست و یک وقت مثالی زد آمریکا یک چیزی علیه امام گفت بعد بقیه هم گفتند بعد انگلیسها هم یک چیزی گفتند. بعد امام(ره) آمد یک صحبت کرد و یک مثالی برای آمریکا زد که یک نعرههایی میکشد و یک مثال هم برای انگلیس زد. مثال برای انگلیس را گفت یک وقتی یک جایی میهمانی خیاطها را دعوت کردند یک مرتبه دیدند یک پالوندوز که پالون خر میدوخت لابلای خیاطها آمد! گفت انگلیس پالوندوز است که خودش را لای خیاطها جا زده! گفت تو کسی نیستی دوره شماها تمام شده تو سگ پیری هستی که در قرن 19 اینجا میآمدی و یک خرناسی میکردی و یک پارسی میکردی از تو میترسیدند و الا تو مستقل از آمریکا کسی نیستی.
و اما راجع به آمریکا هم مثال زد و گفت این آمریکا که گاهگاهی میآید یک نعره میزند و بعد جلو نمیآید از آن موقع تابو آمریکا شکست. در دنیا کسی جرأت نمیکرد با آمریکا اینطوری حرف بزند. مدام آمریکا میگفت حمله میکنیم, نابودتان میکنیم میآییم و... امام(ره) گفت چرا مدام میگویی ولی نمیآیی؟ ما منتظر تو نشستیم که بیایی. تو میگویی هواپیماهایمان میآید بمباران میکنند کودتا میکنند بعد بالاخره میخواهید پایین بیایید یا تا آخر میخواهی همان بالا بچرخی؟ بعد که بمبهایت را ریختی و پایین آمدی اینجا بچههای ما تکهتکهات میکنند مگر میگذارند شما زنده به پایین برسید مگر این که تا آخر همان بالا بمانید. گفت وقتی شما حرف میزنید یاد یک قضیهای میافتم که یک شیری بود زوارش در رفته بود این دیگر حمله نمیکرد فقط از دور نعره میکشید و نعرههایش یک عده را میترساند منتهی بقیه توجه نداشتند این هر بار که نعره میزد یک چیزی هم از عقبش درمیرفت! شما هر بار که نعره میزنید یک چیزی هم از آن عقب درمیرود. یکی از خصوصیات امام(ره) این بود که دک و پوز تمام اینهایی که با دک و پوز جلو میآمدند زد همه را نرم کرد یعنی کسانی که نان ترساندن بقیه را خوردند 100سال- 200 سال است بر همه جای دنیا حاکم هستند و همه جا را اشغال میکنند، میکشند، میکوبند، بمب اتم زدند و... از نظر علمی هم بقیه را ترساندند که ما میتوانیم شماها نمیتوانید. خط امام(ره) بدون تفکیک استعمار از استبداد همهشان اینها مقصر هستند به ملتها و به جوانان جرأت بدهید و آگاهی بدهید که شما از اینها کمتر نیستید نژاد ایرانی و عرب و ترک اینها از نژادهای غربی کمتر نیستید بلکه بیشتر هستید قبلاً تمدن جهانی این طرف بود از اینجا تمدن به آن طرف رفت شما قبلاً توانستهاید دوباره میتوانید و هزینه آن را بپردازید و اینها تا میآمدند یک غرشی بکنند که بقیه بترسند امام میگفت غرش کردید اما ما نترسیدیم. این یک نکته است.
مراقب باشید در دانشگاه بعضی از این اساتید و تشکلها و دانشجویان در این فضا نروند. بعضیها میخواهند دوباره آن ترس را برگردانند. میخواهند دوباره از این لولوی سرخرمن یک غول خطرناکی بسازند که مواظب باش چپ چپ نگاه نکند! شما دیدید بعضی از مسئولین ما گفته بودند این حرفها چیه؟ اگر هواپیماهای آمریکا بیایند همه شمارا به یک ربع از بین میبرند! ما توی غزه اینها را بردیم آمریکا و از همه دیکتاتورها توانستیم ببریم چه کسی میگوید نمیتوانیم؟ سوریه و عراق را که خواستیم قورت بدهیم لبنان را که اسرائیل اشغال کرد چه کسی از دهان او درآورد؟ این هم غزه. افغانستان را شما قورت دادید تمام شد دوباره حالا میگویید دست ما نیست سربازان ما دارند بیرون میروند. چه کسی این کارها را کرده؟ خودتان میدانید چه کسی این کار را کرده. در همین غزه حکومتهای عربی به اسرائیل پول دادند و گفتند آنها اسرار میکردند که بزن این غزه را و حماس وجهاد اسلامی و در لبنان حزبالله را بزن نابود کن خرجش با ما! این جا دوتا نکته است اجازه ندهید استبداد دیکتاتورهای جهان اسلام حکومتها را از استعمارگران و آمریکا و انگلیس و اسرائیل تفکیک کنند و بگویند این خوب است آن بد است. آمریکا خوب است اسرائیل بد است. آن یکی بگوید انگلیس خوب است آمریکا بد است. نه؛ همه اینها با هم هستند. این یک. دوم) نگذارید دوباره ترس از اینها را در دانشگاههایتان بازسازی کنند ما از یک موانعی عبور کردیم نگذارید دوباره شماها را و نسل جدید را دوباره به همان عقب برگردانند کلاهتان را برندارند چون بعضی از اساتید هستند که هنوز سر کلاسها میگویند آنها اگر بخواهند حساب ما را میرسند! تا حالا هم هر کاری شده چون آنها خواستند! چنان که انقلاب امام پیروز شده بود میآمدند میگفتند آمریکا این کار را کرد. آمریکا اینقدر احمق بوده که خودش توی سر خودش زده! هر اتفاقی میافتد میگویند طرح خود آنهاست! نه آقا. آنها خلاف این را خواستند ولی ما نگذاشتیم. یک کارهایی آنها میخواستند بکنند انقلاب اسلامی نگذاشت و یک کارهایی نمیخواستند بکنند ما خواستیم و کردیم و شد. نکته دوم؛ نگذارید این ترس اعاده بشود و این ترس را در دانشگاهها برگردانند به نسل جدیدی که مسائل انقلاب و جنگ و پیروزیهای بزرگی که داشتیم نمیداند اینها چطوری است و به چه قیمتی به دست آمده، اینها را ارزان نپندارید و نگذارید دوباره آن ترس برگردد. نکته سوم؛ آقا این اسلام، اسلام سیاسی است و اسلام سیاسی اسلام رادیکال است! این قضایای مثل داعش و این تیپهای تکفیری که خود غرب ساخته، البته بدنهاش ممکن است جوانان ناآگاه باشند حتماً هم همینطور هستند. میدانید شاید دو – سه هزارتا بچه مسلمانهایی که در اروپا، کانادا و این طرف و آن طرف زندگی میکنند به اینها پیوستهاند که اینها بازیخوردههایشان هستند. نمیدانند فکر کردند اینجا بعد از مدتها واقعاً حکومت اسلامی تشکیل شده چون من در اروپا و آمریکا گاهی جلساتی به دانشگاهها رفتم میبینیم بعضی از این تیپها همین بچههای خوب و مسلمان اهل سنت و دانشگاهی بودند و اینها بعضیهایشان علاقمند و اهل ارادت به امام(ره) من توی اینها میدیدم و قشر پایینشان هم که اطلاع ندارند. فکر میکنند که این همان حرفهایی است که امام در جهان اسلام میزده این ورژن سنی آن است که به آنها نزدیکتر است. در حالی که این آن نیست. ورژن سنی آن همین جهاد اسلامی و حماس و بخشی از اخوانالمسلمین است یا آن خالد استامبولی که سادات را زد اینها ورژن سنی هستند که بعضیهایشان میگفتند ما از امام و از انقلاب اسلامی الهام گرفتیم ما هم میخواهیم کشورهایمان از دست دیکتاتورها و از حکومتهای سکولار وابسته غرب آزاد بشود و از خود استعمار غرب آزاد بشود آنها هم مثل ما ضد صهیونیزم بودند و هستند. تقریبی هم هستند نه تکفیری. یعنی میگویند مذاهب اسلامی، شیعی، سنی، با هم اختلاف دارند دوستانه با هم گفتگو کنند همدیگر را تکفیر نمیکنیم. اسرائیل و انگلیس و آمریکا اینها آمدند یک ورژن تکفیری احمقی را از همین جریان جهاد و شهادتی برای دو – سه تا کار درست کردند. 1) تمام کسانی که در اروپا و آمریکا موی دماغ اینها بودند جوانان مسلمان با روحیه انقلابی در دانشگاهها و در جاهای دیگر در اروپا، آمریکا و کانادا همه اینها را از توی سوراخها بیرون کشیدند چون اینها تا مدتها میگفتند این تیپهای مثل القاعده در خود آمریکا و اروپا نفوذ دارند جوانان تندرو هستند اینها را چطوری باید شناسایی کرد؟ این بهترین روش بود. اسم آن را هم لانه زنبور گذاشتند! خودشان هم گفتند. در همین طرحهایی که اسنودن افشا کردند گفتند این طرح لانه زنبور که سرویس جاسوسی آمریکا و انگلیس و با کمک صهیونیستها طراحی کردند که با یک تیر دوتا نشان بزنند! از یک طرف به اسم این که جهاد، شهادت، دولت اسلامی درست شد و نوع ورژن سنیاش درست شد چندهزار آدم جوان دختر و پسر مسلمان باروحیه مبارزاتی را از توی سوراخهایشان به قول اینها در آمریکا و اروپا و کانادا همه را بیرون کشیدند اینها را از طریق شبکههای اجتماعی و اینترنت و سرویسهای جاسوسی از آن طریق داشتند اینها را شناسایی و مدیریت میکردند اینها خودشان هم نمیدانستند. یعنی عملاً خود سرویسهای جاسوسی برای اینها یک اتاق فرمان درست کردند بدون این که اینها بدانند. اولاً به قول خودشان اینها را از توی سوراخهایشان بیرون کشیدند اینها را شناسایی کردند و طرف سوریه و عراق فرستادند. این نشان اول. نشان دوم، اینها به جای این که بیایند خطر بشوند و با آمریکا و صهیونیستها بجنگند توی ذهنشان کردند که اول باید مسئله شامات حل شود. جهاد علیه کفار مرحله بعد است فعلاً جهاد علیه مسلمانهاست. یعنی به اسم جهاد مسلمانکشی! جنگ مذهبی! جنگ قومی راه انداختن و این بیداری اسلامی عظیمی که در جهان عرب تحت تأثیر بیماری اسلامی ایجاد شده بود و 15 سال است، 20- 30 سال است آتش دارد روشن میشود و این آب گرم شد و گرم شد تا در قضایای بیداری اسلامی یک مرتبه جوشید سر رفت اینها خودشان را آماده کردند که چگونه این لحظهای که میدانستند اتفاق میافتد و هنوز هم منتفی نشده و عواقب دارد چگونه این را مدیریت کنند که این آب جوش روی آنها نریزد و روی خود اینها بریزد. و تا حدی هم موفق شدند یعنی جنبش بیداری اسلامی را به جنگ مذهبی و جنگ داخلی بین مسلمین تبدیل کردند جبهه را هم از اسرائیل به سوریه و عراق و لبنان کشاندند و تا حدودی پاکستان را هم توانستند و اگر بتوانند حتی ایران ، اینها را با هم درگیر کنند. این طرحشان بود تا حدی هم موفق شدند. با این جنایات، انرژی انقلابی جهان اسلام چه سنی و چه شیعه خودشان همدیگر را لت و پار کنند. 2) این که اسرائیل حفاظت بشود و امنیت او حفظ بشود. 3) بیداری اسلامی خودزنی کند و منتفی بشود یعنی ملتهای مسلمان در جهان عرب بگویند ای بابا از وقتی که ما خواستیم اسلامی کنیم مدام هرج و مرج و ترور و بمبگذاری و ناامنی و آدمکشی و سر بریدن شد! اصلاً نخواستیم! همان دیکتاتورهای فاسد خانوادگی از پدر به پسر، نوکرهای آمریکا و انگلیس همانها برگردند اقلاً امنیت داشته باشیم ما عزت و استقلال و انقلاب و اسلام نخواستیم! به همان وضع قبل برگردیم. رژیمهای فاسد عربی هم که در منطقه همه در خطر سقوط بودند میلیارد میلیارد دلار هرچه پول نفت داشتند در این سالها دارند خرج میکنند چون اینها میدانند مسئله مرگ و حیات خودشان است. حتی خرج حمله اسرائیل به غزه را در این دوران اخیر این رژیمهای عربی دادند. اینها را نگه دارید، دوتا خط قرمز: 1) اسرائیل و دوستی با اسرائیل و حفظ اسرائیل، مرگ بر اسرائیل نباید بگویید. 2) دشمنی با ایران و انقلاب اسلامی. بهانهشان هم این است که ایرانیها دارند امپراطوری ایرانی درست میکنند فارسها آمدند همه جا را گرفتند امپراطوری شیعه درست کردند میخواهند همه مسلمانها را شیعه کنند هلال شیعی درست کرده، از افغانستان و هند و پاکستان و ایران تا مصر همه جا را شیعه کنند. آنها را بترسانند. ضربه متقابل آن، آخرین نمونهاش همین قضیه غزه بود. تو هر کاری میخواهی بکن ما آخرش این کینهها را سر اسرائیل خالی میکنیم. ما تن به مسلمانکشی نمیدهیم ما وارد بازی شما نمیشویم ما را میکشند ما از خودمان دفاع میکنیم ولی نمیرویم از مردم مذاهب دیگر اسلامی انتقام بگیریم. دوم این که، بین دو نوع اسلام سیاسی در افکار عمومی دنیا ما تفکیک کردیم و این تفکیک کمکم دارد جا میافتد اینها میخواستند بگویند داعش مظهر اسلامی سیاسی هستند! ولی خب اینها وقتی در سوریه و عراق و در لبنان درگیر شدند در قضیه قدس داعشیها گفتند راهپیمایی روز قدس حرام است. میدانید که وهابیهای تکفیری آدم انتحاری فرستاده بودند راهپیمایی روز قدس در ایران بمب منفجر کند. گفته بودند ما با اسرائیل مشکل نداریم مشکل سوریه و عراق و شیعه است که گفتند بیش از هزارتا از این داعشیها که در جنگ مجروح میشدند به بیمارستانهای اسرائیل النصره میرفتند و معالجه میشدند. خودشان هم علیه همدیگر عملیات انتحاری میکنند. بدنام کردن اسلام سیاسی، بیرون کشیدن و سوزاندن ظرفیت هزاران جوان مسلمان سیاسی در اروپا و آمریکا و اینها را صرف درگیری مسلمانها با هم کردن. دفاع مطلق از امنیت اسرائیل. فروکش کردن و سرکوب کردن بیداری اسلامی. همه اینجا جزو اهدافشان بود اما در عین حال در بعضیهایش شکست خوردند در بعضیهایش به نتیجه نرسیدند و در آینده اگر درست عمل بکنیم شکست خواهند خورد. شما دیدید جریانهای شیعی زیدی یمن، حوثیها نزدیکترین جریان به انقلاب ما در یمن هستند. صدها هزار جمعیت با پرچمداری این جریان به خیابانهای پایتخت ریخته است. بحرین هنوز ادامه دارد تمام نشده، مصر آتش زیر خاکستر است تمام نشده است. این پیروزی فلسطین علیه اسرائیل پیروزی بسیار بزرگی بود در تاریخ صهیونیزم این سابقه نداشته به این توجه کنید. این اولین بار است که به شرط فلسطینیها تن میدهند تا حالا اصلاً این اتفاق نیفتاده است بلکه اولین بار است. در جنگهای 33 روزه هم جنگ تمام میشد ولی قراردادی را امضاءنمیکرد که بگوید تعهداتی را بده. اعلام کرده که تعهداتی بده. آنها مدام میگوید آتشبس. در این دو – سه تا جنگ اخیر هم مدام آنها اعلام آتشبس کردند. اینها خیلی مهم است. اینها یعنی نابودی واقعی اسرائیل مدتی است که شروع شده ، این هم ضرب دست انقلاب ماست خودشان میدانند و میگویند. اگر انقلاب اسلامی ایران نبود قضیه فلسطین هرگز اینطوری نبود مثل قبل ادامه پیدا میکرد. از این که اهل سنت در عراق و سوریه و جاهای دیگر آنها هم بخش مهمی از آنها هم نیروهای رزمنده وعملیاتی تشکیل دادند و کنار انقلاب اسلامی آمدند ایستادند و در برابر جریانهای تکفیری گفتند ما مسئله شیعه و سنی نداریم این هم خیلی بحث مهمی است. همین نمونه کردستان عراق را دیدید داعش حمله کرد کُردها را در ظرف 48 ساعت لوله کرد. از عقب همه را گرفت. خط بارزانی در کردستان غیر از طالبانی بود. بارزانی با این که زمان جنگ با عراق اینها همه در ایران بودند از اینجا حمایت میشدند منتهی با آمریکا و اسرائیل و همه جا خوش و بش دارد یک مقدار ادعایی که ما مستقل شدیم و کاری نداریم در این قضایا بارزانی خودش گفت که ما در عمل دیدیم که فقط ایران است که صادقانه حمایت میکند آنها برای ما کمک فرستادند که این جریانهای داعش نیایند کل منطقه را بگیرند. خب ببینید در تک تک اجزای این پروژه توطئه میکنند شبیه این قضیه در مورد داعش تکرار شد. اینها داعش را سازماندهی کردند و با کمک عربستان و ترکیه ساختند که چون آمریکا از عراق به دست نیروهای انقلاب اسلامی اخراج شد و اردنگی خورد بیرون رفت و در سوریه آمدند پایگاه مقاومت را بزنند نتوانستند مدام کمک، اسلحه، پول، نیرو، اطلاعات، همه اینها را خودشان به داعش دادند وگرنه اینها که کسی نبودند اسمش یک گروه است در واقع یک ارتش مرکب از تمام حکومتها و کشورهاست به علاوه بچههای سادهای که در اینها بُر خوردند که معمولاً آنها را به کشتن میدهند و خودشان آن بالا تصمیم میگیرند. حالا کنترل داعش هم کمکم دارد از دست خودشان خارج میشود. یعنی اینها آمدند سمت جنوب و کربلا و نجف و بغداد بیایند نیروهای انقلاب عراق محکم جلوی آنها ایستادند و پسشان زدند و عقب زدند. آمد سوریه و دمشق را بگیرند محکم ایستادند عقبشان زدند. اینها در شمال شرق سوریه و شمال غرب عراق در یک منطقهای که اغلبش هم بیابان است نزدیک مرزهای ترکیه جمع شدند حالا به جای این که به جنوب بیایند به شمال به سمت کردستان رفتند که بارزانی عملاً متحد خود آنها بود البته اینها معمولاًحزب باد هستند نگاه میکنند چه کسی قوی است و چه کسی ضعیف است؟ باز الآن آمده یک عالمه از ما تشکر کرده که فقط ایران راست میگوید. خب اینها دیدند اینها به منافع خودشان حمله کردند چون غربیها در کردستان عراق سرمایهگذاری کردند و دارند نفت آنجا را مفت میبرند هم از داعش نفت مفت میگیرند چون بخشی از نفت عراق و سوریه دست داعش است غربیها هم از اینها با کمک ترکیه نفت میبرند و هم از کردستان عراق نفت میبردند و چون از طریق اینها منطقه را غارت میکردند گفت حکومت به هر دو کمک میکردند. یک دفعه دیدند بین هر دوی اینها درگیری شده داعشیها هم اینجا موفق نشدند همینطور یک مقداری میگذرد هزینه و خستگی و فرسودگی و بعد اینها بالاخره به کشورهایشان برمیگردند درست همان کاری که غرب میخواست سر ما بیاورد سر خودش دوباره خواهد آمد. حالا خواهید دید. چنانچه خودشان با هم میجنگند. جریانهای تکفیری عملیات انتحاری او علیه این و این علیه او میکند. عقل مبارزاتی هم ندارند این آن جایی است که عقلانیت به جهاد اضافه بشود هرکس در عالم سیاست وارد میشد یا ناسیونالیست ملیگرا بود یا کمونیست و چپ بود یا طرفدار لیبرال سرمایهداری بود ایدئولوژی مبارزهشان هم عمدتاً ناسیونالیزم و سوسیالیزم بود قبلش هم فاشیزم بود که آن حذف شد. اسلام به عنوان مکتب مبارزه سیاسی تشکیل امت اسلامی، جامعه دینی، حکومت اسلامی اصلاً اینها مطرح نبود. در تحلیلهای آنها اسلام یک مذهب شخصی در حاشیه تاریخ و رو به زوال بود. وقتی این اسلام سیاسی امام سر راه آمد و شروع کرد موج عظیمی در جهان و بعد جوانان مسلمان، که اکثر جوانان مسلمان اهل سنت بودند جوانان مسلمان اهل سنت گرایش عظیمی به طرف این انقلاب پیدا کردند. گرایش به شیعه پیدا کردند و مدام حرفهای امام را با حرفهای آخوندهای وهابی و تکفیری مقایسه میکردند و میدیدند این که دوجور اسلام است. این موج عظیم را که دیدند و بعد پیروزیها که ما حکومت تشکیل دادیم بعد نظامسازی شد و شروع به تمدنسازی شده, در بعضی از رشتههای علمی و اقتصادی، بچههای ما رکوردار هستند. اینها یعنی شروع تمدنسازی. دیدند دارند کل آتوریته این انقلاب در کل جهان اسلام دارد رهبری واحد میشود یعنی هژمونی جهان اسلام و حتی غیر اسلام را در دست میگیرد شروع کردند یک اسلام سیاسی تکفیری منهای عقلانیت و حتی منهای اخلاق راه انداختند. الآن شاخصه این تکفیریها در دنیا چه شده؟ یکی سر بریدن است یکی هم جهاد نکاح است! اینها هنر دیگری ندارند. سر میبریم و جهاد نکاح. این شده اسلام سیاسی! این اسلامی است که به عنوان بدیل و رقیب و آنترناتیو انقلاب ایران مطرح کردهاند در حالی که در انقلاب اسلامی مسئله جهاد همان مفهومی است که در قرآن است. مفهوم قرآنی جهاد که شاخصه سوم امام است که روشن بشود چه تفاوتهایی با این دیدگاه دارد؟ اینها یک تصویر هالیوودی از اسلام سیاسی که بیشتر به همین تکفیریها میخورد درست کردند که یک آدمهای عقدهای لجباز بیعاطفه غیر منطقی با یک مقدار ریش و چاقو به جان بشریت افتادهاند. به اسم جهاد اسلام را بر بشریت تحمیل کنند و هرکس هم با اینها نیست سر او را میبرند. در بیرون که چنین چیزی نبود این اول در فیلمها ساخته شد بیرون مجاهدین اخلاقی اسلامی با االگوی انقلاب اسلامی ایران بودند. بیرون کسانی بودند که – من به دوستان گفتم – ما در عملیات خیبر, 40 کیلومتر در خاک عراق شرق دجله درگیری بود و بمباران و شیمیایی و چند روز محاصره بودیم از بس زدند خاک شخم خورد. واقعاً بچههای ما آنجا با دست خالی یک به صد میجنگیدند. یک صحنهای را که من هیچ وقت یادم نمیرود. پاتک و ضد حمله آنها شروع داشت دیدم یکی از بچهها داشت سنگری میکَند. دیدم یک مقدار که کَند رهایش کرد و رفت یک سنگر دیگر آنطرفتر. به او گفتم توی هوای به این گرمی با این آفتاب مستقیم این سنگر را کَندی چرا ول کردی رفتی آن طرف؟ گفت اینجا یک لانه مورچه دیدم هست اگر بخواهم این سنگر را عمیقتر بکَنم این خانه مورچهها خراب میشود دوباره در آن آفتاب که باور کن اگر شمشیر روی گردنم میگذاشتند میگفتند این را ول کن برو آن یکی دیگر را بکَن قبول نمیکردم میگفتم بزن! اینقدر سخت بود. بخاطر حفظ لانه مورچهها این بچه این را ول کرد و رفت یک سنگر دیگر کَند. نمونه مجاهد اسلامی ما اینها بودند. کسی که تشنه بود و آب خودش را به اسیر عراقی میداد ما اینها را با چشم خودمان دیدیم. اینها برداشتند در هالیوود اول یک صحنه وحشی وحشتناکی از مسلمانها و انقلابیون ساختند و بعد هم همین تکفیریها نمونه واقعی آن را در بیرون پیاده کردند و ساختند! برای این که جهان متوجه این چهره لطیف انسانی از جهاد نشود. چون جهادی که قرآن میگوید و جهادی که پیامبر(ص) کردند و اهل بیت(ع) گفتند – خواهش میکنم این را دقت کنید – چون این چهره خشن احمقانهای که اینها در رسانهها ساختند و بعد هم نمونه واقعی آن را ساختند همهاش برای تخریب روح انقلابی – جهادی بود و بعد برای بازگرداندن تفکر ما نمیتوانیم و دوباره تجدید آن ترس و گرایش به لیبرالیزم و این که از این به بعد باز جوانهای ما در دانشگاه بگویند که ما اصلاً از جهاد و شهادت حالمان بهم میخورد. ما سیاسی نیستیم. همین یک اسلام شخصی تیتیش مامانیاهل تساهل و تسامح لیبرالی که من مسلمانم تو کافری، تو بتپرستی، شما اهل زنا هستید، شما اهل فلان هستید همهمان با هم دوست هستیم ما همه شما را دوست داریم اصلاً دشمنی وجود ندارد صلح کل! حق و باطلی وجود ندارد هرکسی حق را از زاویه خودش نگاه میکند باطلی وجود ندارد! یک چهره دژخیمی از اسلام انقلابی سیاسی، آدمهای منفور، وحشتناک، خشن، و احمق و بیاخلاق، به اسم جهاد و مجاهد و انقلابی و سیاسی. مظهریت تروریزم امروز این را بسازند و از آن طرف هم قطب مقابل آنبگویند تو مسلمان سیاسی – انقلابی هستی؟ پس تو اینها هستی. طالبانی، داعشی! اینها نیستی؟ انسان هستی، اهل اخلاق و عقلانیت، مدار، تمدنسازی، علم، پیشرفت هستی؟ پس لیبرال باش. نگاه سکولاریستی به عالم و نگاه غیر دینی به همه چیز داشته باشی تا اهل مدارا و عقلانیت باشی. این دوقطبی را دوباره بسازند. بین دین و عقل، بین دین و زندگی، بین دین و علم، بین دین و حقوق بشر، بین دین و آزادی، بین دین و پیشرفت یکیاش را انتخاب کن! آنها دین هستند اینها هم بقیه چیزها هستند. خیلی دقت کنید خط امام و بزرگترین حرکت امام و بزرگترین کاری که کرد گفت این دوقطبی شما دروغ است هر دوی شما باطل هستید. ما زندگی دینی، سیاست دینی، تمدن دینی، پیشرفت دینی، یعنی چی؟ اقتصاد و سیاست دینی یعنی چی؟ یعنی عقلانیت و دین و تجربه به علاوه اخلاق و به علاوه عدالت. چون شریعت یعنی همین اخلاقی کردن زندگی و عادلانه کردن زندگی و ارتباط دادن زندگی با خداوند، توحیدی کردن زندگی. شرط این است. بزرگترین حرکت انقلاب و امام این بود که نه آن دین و معنویت و سیاست اسلامی است نه این انسانیت و عقلانیت و اخلاق است. جفتتان دروغ میگویید. این مسیر سومی که باز شد که اصلاً جهاد در اسلام برای چیست؟ انگیزه واقعی تشریع جهاد چه بود؟ دفاع از انسانیت. جهاد دفاع از حقیقت و عدالت واخلاق و حقوق مردم است. جهاد دفاع از فضیلت و عدالت و حقیقت است، دفاع از انسانهایی که مورد تجاوز و تحقیر و توهین قرار میگیرند. جهاد دفاع از انسان است. اولین آیات قرآن؛ من چند نمونه از آیاتی که درباره جهاد است برای شما میخوانم که ببینید جهادی که ما میگوییم چیست؟ جهادی که هالیوود و غرب میخواهد به دنیا معرفی کند و این تکفیریها و وهابیها کمکش میکنند آن چیست؟ چون آن دوتا دارند یک مسیر را میروند ظاهرش این است که علیه هم دارند حرف میزنند! هر دو یک مسیر را دارند میروند و آن هم حذف اسلام از مسیر تمدن و بازگشت به عقب است که اسلام باید به حاشیه برود و تمدنسازی از سینما و تکنولوژی، سیاست، اقتصاد، عقلانیت، پیشرفت، علم، حکومتداری و دولت باید دست جریانهای سکولاریزم باشد. مذهب یک دیو خطرناکی است که یا باید دوباره توی بطری برگردد و توی حاشیه برود و فقط مذهب شخصی بشود و اگر این دیو و غول از توی بطری بیرون آمد جهان را به آتش میکشاند. ببینید دارند چه کار میکنند؟ این آن خطر بزرگ و مغالطه بزرگ است. فرهنگ انقلاب اسلامی و خط امام گفت که اسلام یک مذهب هم شخصی و هم اجتماعی است. دنیا و آخرت را از هم تفکیک نمیکند و به همه ابعاد بشر توجه و کار دارد. همه را باید با هم دید. همه ابعاد انسان انسانی است. انسان را نباید مثله کرد و یک بخشهایی از آن را دید و یک بخشهایی را ندید و یک بخشهایی را گفت دینی است و یک بخشهایی را گفت غیر دینی است. منتهی دینی کردن زندگی و تمدن، یعنی عقلانی کردن آن، اخلاقی کردن آن و عادلانه کردن آن. اسلامی شدن هر مقوله یعنی ورود عقلانیت و اخلاق و عدالت به آن عرصه. غیر اسلامی از هر چیز یعنی آن چیز منهای اخلاق و یا عدالت و حقوق. اصلاً اسلام و شریعت همین است مگر شریعت اسلام چیست؟ واجبات و محرمات اسلام چیست؟ هرجا واجب و حرام است یعنی آمده آن سبک زندگی را بگوید با اخلاق باشد نه منهای اخلاق. فرق زنا و نکاح چیست؟ اینها در ظاهر آمیزش مذکر و مؤنث هردویش یکی است یکی از اینها منهای اخلاق است و یکی به علاوه اخلاق است. یکیاش به علاوه عدالت است یعنی حقوق زن و مرد هردویش رعایت بشود و یکی منهای حقوق است فقط لذت است! رابطه جنسی به علاوه عدالت یا منهای عدالت؟ یعنی حقوق دوطرف رعایت بشود یا نه؟ به علاوه اخلاق یا منهای اخلاق؟ این میشود نوعی اسلامی و آن میشود نوع غیر اسلامی؟ اقتصاد و بازار، ما میخواهیم در بازار خرید و فروش کنیم خیلی خب مسلمان و کافر همه خرید و فروش میکنند منتهی دو جور میشود خرید و فروش کرد یکی خرید و فروش و معامله و تجارت با اخلاق، یکی بدون اخلاق. یکی عادلانه و یکی غیر عادلانه. در یک معاملاتی به هم دروغ بگویید کلاه همدیگر را بردارید سود تو ضرر او بشود این غیر اسلامی میشود. وقتی پسوند اسلامی در بازار و اقتصاد بیاید یعنی شما همان معامله را بکن اما بدون این که به همدیگر ظلم کنیم. چرا اینقدر در بازار به هم اینقدر دروغ میگوییم و کلاه همدیگر را برمیداریم؟ چرا اینقدر قسم میخوریم؟ چرا دروغ میگوییم؟ چرا میخواهیم او ضرر کند ما سود کنیم؟ چرا توی سر مال طرف میزنیم که این جنسی که به من فروختی اصلاً ارزش ندارد و مفت است و کلاه من را برداشتی. چرا او دارد به تو یک چیزی را میفروشد چهارتا عیب دارد چرا عیبهایش را نمیگوید. شریعت اسلام همین است. این که بگویند شریعت یک چیز خطرناکِ سنگین و سختی است تا کی شریعت؟ ما کی از شریعت راحت میشویم؟ شریعت آمده تو را راحت کند. تو که با شریعت ناراحتی، یک ناراحتی با خودت داری. شریعت میگوید در بازار به هم دروغ نگویید، خیانت نکنید و کلاه همدیگر را برندارید این یک بار اضافی بر دوش توست یا خدمت به توست؟جهادش هم همینطور است. جهاد به معنای تلاش جدی همه دارند در صحنه انجام میدهند. منتهی جهاد اسلامی داریم و جهاد غیر اسلامی داریم. جهاد اسلامی میگوید تو که داری مبارزه میکنی همه دارند مبارزه میکنند. تو 1) اولاً با چه کسی داری مبارزه میکنی؟ 2) بر سر چی و چرا داری مبارزه میکنی؟ 3) با چه روشی داری مبارزه میکنی؟ این سهتا سؤال را از خودت بپرس. مگر الان آمریکا و صهیونیستها مبارزه نمیکنند؟ مگر دزدها و راهزنها مبارزه نمیکنند؟ مگر احزاب مختلف سکولار و لیبرال مگر مبارزه نمیکنند. الآن همه دارند با هم مبارزه میکنند منتهی مبارزه شرعی این است که مبارزه 1) با هرکسی حق نداری مبارزه کنی. با انسانهایی که دارند زندگی عادیشان را میکنند به چه حقی مزاحم آنها میشوی و مبارزه میکنی؟ در آن تفکر میگوید از هرجا نان درمیآوری میتوانی سواری بگیری و استثمار کنی اشغال کنی برو مبارزه کن. اسلام اجازه نمیدهد به کسی حمله کنی و تجاوز کنی. جهاد اسلامی این است قرآن میفرماید نه ظلم کنید نه اجازه بدهید به شما ظلم بشود. با چه کسی مبارزه کن؟ اسلام میگوید اصل صلح است «الصلح خیر» با هیچ کس مبارزه نکن. اما اگر کسانی به شما و به دین شما به سرزمین شما به کسانی هجوم میآورند شما باید دفاع کنی. اگر کسانی دارند به کسانی ظلم میکنند و آنها از شما کمک میخواهند باید آنها را کمک کنید. از انسان و از مظلوم دفاع کنید. پس معلوم شد با چه کسی باید مبارزه کرد. خب چطوری مبارزه کنیم؟ به هر روش؟ تا کی مبارزه کنیم؟ تا هر وقت دلمان خواست؟ نه برای همه اینها شرط میآورد. اصل در اسلام نفی خشونت است. اگر دشمنانی خشونت میکنند شما آن وقت باید جواب خشونت را وقتی مجبور شدی با خشونت جواب میدهی. این جهاد میشود باز هم نه با هر روشی از خشونت، ببینید وقتی که جهاد میشود پیامبر به سربازان و مجاهدین خود اول جنگ دستور میدهد. – اینها که میگویم عین روایت است – میفرماید که هیچ درختی را قطع نکنید مزرعهها را به آتش نکشید. پلها را خراب نکنید. حیوانات را نکشید. هرکس با شما نمیجنگد حق ندارید بکشید. «لاتَقْتُلوا شَیْخا فانِیا...،» حق ندارید پیرمرد و پیرزن را بزنید بکشید «و لا طِفلاً صَغیرا...،» هیچ کودکی نباید صدمه ببیند حالا شما در غزه ببینید چقدر کودک کشتند! «و لا امْرَأةً...،» به هیچ زنی نباید اهانت شود و هیچ زنی نباید کشته شود. «و لا تَقطَعوا شَجَراً...،» هیچ درختی را حق ندارید قطع کنید و هیچ خانهای نباید خراب بشود – دقت کنید اینها شرطهای جهاد اسلامی است - «الا أن تضطرّوا إلیها» اگر جایی مجبور شدید و هیچ راهی ندارید جز این که درختی قطع بشود راجع به قطع درخت پیامبر شرط میگذارد که مگر مجبور شدید «تضطرّوا إلیها» مجبور شدید واقعاً هیچ راهی نیست فقط همان درخت را قطع کنید. «لا تحرقوا النخل» نخلستانهایشان آسیب نبینند «ولا تغرقوه بالماء» تاکتیک جنگی نزنید آب روی مزرعههایشان ول کنید و درختان و گیاهان همه از بین برود. «لا تقطعوا شجرتاً مثمره» درختی که میوه دارد مراقب آن باشید. «لاتحرقوا زرعا» زراعتها به آتش کشیده نشود. «لأنّکم ولا تغرقوا من البهائم و لا یأکل لحم لابد لکم من اکله» حق ندارد حیوانات آنها را بکشید گاو و گوسفندشان را بکشید یا بردارید مگر این که دیدید یک جایی گیر کردید و از گرسنگی دارید میمیرید در حدی که نیاز است میتوانید یک گوسفند یا گاوی را بگیرید. اگر کسی با شما جنگ ندارد پولش را بدهید. اگر طرف کسی است که با شما جنگیده عیب ندارد پول ندهید چون با شما جنگیده. اینها جهاد اسلامی است. انگیزه آن چیست؟ در آیه دیگری میفرماید اینها آمدند شما را... دوتا آیه جهاد از قرآن میخوانم که ببینید اسلام و مبارزه سیاسی چیست که هم جریانهای تکفیری وابسته, همان جریانهای آمریکا، صهیونیستی و غربیها هر دویشان اجازه نمیدهند چهره قرآن واقعی مطرح شود. یک وقتهایی اینها گفتند برای این که اینها در جهان اسلام علیه ما مبارزه نکنند به حکومتها و کشورهای اسلامی که همه نوکرهایشان هستند گفتند از توی کتابهای دینی باید آیههای جهاد را بردارید! خیلی هم پررو هستند باید آیات جهاد را بردارید. اتفاقاً بهترین نمادهای اخلاق و انسانیت از جمله همین آیات جهاد است بعد هم نسبت به جمعیت نگاه سنی و شیعی نباید نگاه کرد. البته که نرخ جمعیت ما منفی شده این کلاً چیز خطرناکی است ولی نه از باب این که شیعه و سنی بیایید مسابقه بگذاریم بچه درست کنیم! این مسابقه خوبی نیست. ضمن این که اهل سنت در جامعه ما، چون من اغلب مناطق مرزی سنی در ایران را رفتم. اهل سنت ایران جزو شریفترین و سالمترین نمونههایش در جهان اسلام است اولاً اهل سنت ایران اغلب قریب به اتفاق آنها محب اهل بیت هستند. و من اینقدر بین اینها بودم چه جوانشان، چه مردمشان، بسیار مردم آگاه، باهوش هستند. شما میدانید که دشمن میلیاردها میلیارد سرمایهگذاری کرد که این کاری که در عراق و سوریه و پاکستان شده در ایران انجام بشود. از قبل از انقلاب شروع کردند چرا توی ایران نشده؟ چرا هنوز نشده؟ حالا چهارتا آدم وابسته نفوذی وهابی پیدا میشوند آن بحث دیگری است ولی آن بخشی از مردم ایران که اهل سنت هستند چرا بازی دشمن را نخوردند؟ برای این که اینها شعور دینی و اجتماعی دارند. دشمن میخواهد یک کاری کند که در ایران هم مردم شیعه از سنی بترسند و سنی هم از شیعه بترسد. این یک طرح خطرناکی است سنیها در ایران و در بسیاری از کشورهای دیگر که من رفتم مردم اهل سنت ایران، بسیار محبّ اهل بیت(ع) هستند، منطقی، آرام، اینها اخبار را گوش میکنند. اینها چون مناطق مرزی هستند خیلیهایشان ماهواره دارند و اتفاقاً شبکههای دشمن را دارند کاملاً میبینند ولی بازی نمیخورد و این خیلی مهم است نگذاریم ما را حساس کنند که مواظب باشیم اینجا شیعه چه کار کرد؟ اینجا سنی چه کار کرد؟ آن بحث جمعیتی حسابش جداست. در بحث جمعیت – من به شیعه و سنی آن کاری ندارم – افراط و تفریط آن غلط است. هم یک خانوادهای 40تا بچه، هم خانوادههای زیادی که یک بچه دارند. خودتان دو نفری اقلاً دو نفر تحویل جامعه بده و برو! ولی یک بچه دارند تک فرزندی و دیر! هر دویش غلط است. من اصلاً به شیعه و سنی آن کاری ندارم. آن خانوادهای که 40تا بچه متولد شده تو چطوری مسئولیت شرعی اینها را میپذیری؟ زندگیشان؟ کارشان؟ تربیت اینها؟ جوجهکشی نیست که مثل مرغ که دویستتا تخم میگذارد. اینطوری نیست. مرغهایش هم اینطوری تخم نمیگذارند. یکی یکی، حساب شده و به نوبت. میخواهد این استان باشد یا آن استان باشد. آن خانوادههایی هم که از باب راحتطلبی زندگی میکند بعد از ده سال میخواهد بچه اول را بیاورد و بچه دوم را هم میگوید ولش کن. این هم ضرر دارد. البته ما خودمان جزو قربانیان این قضیه هستیم مدام به ما گفتند جمعیت زیاد است زیاد است ما دوتا بچه بیشتر نداریم ولی این حرف که.. اصلاً بگذارید این را من به شما بگویم این سؤال مهم است بقیهاش را بگذارید بعداً میگویم. هم آیات و روایاتی داریم که میفرماید بچه زیاد بیاورید خانوادههایتان پرجمعیت باشند هم آیات و روایاتی داریم که میفرماید خدا اگر بخواهد کسی را عذاب کند بچه زیاد به او میدهد. این را هم داریم هر دو دسته از آیات و روایات درست است. آن برای مبارزه با افراط است این برای مبارزه با تفریط است. آن برای وقتی است که یک جامعهای ده برابر ظرفیت و امکانات بچه تولید میکند و هرچه بچه تولید میکنی تو به جای این که نیروی کار و آدمهای صالح اضافه بشوند معتاد و دزد و بیکار و قاچاقچی اضافه میکنی. آدم بینماز عرقخور اضافه میکنی. از آن طرف هم کسانی هستند برای راحتطلبی و خودخواهی و این که ما آمدیم میخواهیم زندگی کنیم میخواهیم ترکیب بدنمان بهم نخورد میخواهیم تفریح کنیم میخواهیم با دوستانمان این طرف و آن طرف برویم بچه زیاد زحمت زیاد دارد! شبها بچه ونگونگ میکند نمیگذارد بخوابم بعد باید خرج مدرسهاش را بدهی! بر اساس راحتطلبی بچه نیاورد این هم بد است و معمولاً اینهایی که هیچی در زندگیهایشان بچه نمیآورند به مشکلات زیادی هم برمیخورند من به شما بگویم مشکلاتشان از آنهایی که 30- 40تا بچه میآورند کمتر نیست. چون هستند بعضی جاها که میخواهند یارانه بگیرند برای 30 نفر میخواهد یارانه بگیرد. این هم خطرناک است بچه آدم فردا بزرگ میشود بچههای بچهاش نه خاله دارند نه عمو دارد نه دایی دارد نه عمه دارد نمیدانند کجا بروند تنها ماندن و تنها زندگی کردن. ما در روایت داریم مشکلات زندگی، خودش به شکوفایی و رشد انسان کمک میکند اگر درست با آن مواجه شود خودش عبادت است، خودش جهاد است، تربیت یک انسان بزرگترین جهاد است. خدمت مرد به زنش جهاد و عبادت است. خدمت زن به شوهرش عبادت است خدمت اینها به فرزندانشان عبادت و جهاد و تقرب به خداست. افراط و تفریط هردویش غلط است. جامعه ما الان با این سبکی که دارد میرود از کشورهایی اروپایی داریم بدتر میشویم. آمار دادند که جامعه ما تا همین 7- 8 سال پیش جامعه جهان بود پیرترین جامعه جهان میشود مثل بعضی از کشورهای اروپایی در خیابان همه عصا دستشان بهم میخورند این خانههای مهدکودکها همه خانه سالمندان میشود کسی هم نیست جمعشان کند. یک ملت پیری خواهیم شد و طبق این روندی که دارد میرود میگویند جمعیت ایران که الآن 70 میلیون نفر است دوباره 30 میلیون میشود نصف میشود! جامعه ما یک ملت کم جمعیت پیر خواهد شد که مشکلات اقتصادی آن را نمیتواند حل کند نشاط جوانی نیست کار علمی نیست دیگر حالا انقلاب و مبارزه دیگر هیچی، حرفش را نزنید یک مشت پیرمرد پیرزن هستند که خودشان را سر پا نگه دارند زیادی است! این هم خطرناک است. این هم این که یک جامعهای باشد گوشه خیابانهایش یک گرسنه و یک مشت معتاد این طرف نشستند یک عده بیکار این طرف نشستند همینطور از سر و کول هم بالا میروند این هم بد است. ما برای هر دویش آیه و حدیث داریم. الآن شرایطی است که باید آیه و احادیث این دسته را خواند. بعد نامردهایی که درست مسائل را نقل نمیکنند یک وقتی مرد یک قضیه یک چیزی گفتم از بین هزار و خوردهای بحث ما در این موتورهای جستوجوگر صهعیونیستها و غربیها اینها انتخاب میکنند که کدامها باشد تا هزار سال هم آن را برنمیدارند و کدامها هم اصلاً نیاید! گفتند فلانی گفته به اینهایی که بچه نمیزایند بگویید مردهشور ترکیبتان را ببرد! از قول من گفتند! اصلاً مسئله این نبوده یک بار هم کل بحث را ندیده و نمیبینند همینطور مکرر این را گفتند این اواخر هم دیدم یک آخوند نادانی هم این را برداشته همین را به من نسبت داده که فلانی این را گفته! از این آخوندهای روشنفکر غربزده. اصل حرف من این بود و هست من معتقدم هیچ خانوادهای را نباید بدون توجه به شرایط او دستور مطلق بدهید بعضیها هستند ازدواج کردند در یک موقعیتی است که نمیتواند بچه بیاورد این دو سه سال دیگر میتواند بچه بیاورد خب باید طبق اینها باشد بعضیها هستند الآن میتواند ازدواج کند نباید تأخیر بیندازد ازدواجش را نباید تأخیر بیندازد بچهداریاش را هم نباید به تأخیر بیندازد به ضرر خودش است. هرچه سن آدم بالاتر میرود تربیت بچه، تولد بچه، هم از نظر جسم بچه، هم از نظر وقتی که باید برای بچه بگذاری سختتر و بدتر میشود آدم تا جوان است میتواند بچه بیاورد و وقت بگذارد و نشاط داشته باشد هم خودش لذت ببرد هم بتواند او را مدیریت کند. یک جایی یک موقعیتهایی پیش میآید که خیلیها نمیتوانند زود ازدواج کنند سن ازدواج خیلی جاها بالا آمده، یک زمانی در این جامعه بود اگر دختر 15 ساله و 16 ساله بود خیلی زود و راحت ازدواج میکرد الآن هم بعضی جاها هست شرایطی پیش میآید که دختر 30 ساله هم ممکن است نتواند ازدواج کند ما پسر دانشگاهی کم نداریم کسانی که سنشان بالای 40 است نتوانستند هنوز ازدواج کنند البته خوب نیست ولی خب شرایط گاهی پیش میآید گاهی هم خودمان بزرگش میکنیم و به آن ابعاد میدهیم. خودمان، خودمان را فریب میدهیم! باید به خط تعادل برسیم. البته شرایط افراد و خانوادهها فرق میکند. هرکس در اولین فرصتی که میتواند به نفعش هست که ازدواج کند و فرزند بیاورد. یکی هم نه، چندتا. هم برای خانواده خودش و هم برای جامعه. ولی کسانی هستند که نمیتوانند ازدواج کنند موقعیت پیش نمیآید یا ازدواج کرده نمیتواند الآن بچه بیاورد باید یک چند سال و مدتی صبر کند اینها هیچ منافاتی با عقلانیت اسلامی ندارد. ما بحث توانستن را گفتیم. من این را آنجا گفتم بعد گفتم که اما مواردی هست که عقلانیت پشت آن نیست بلکه نفسانیت پشت آن است بعد مثال زدم گفتم یکی از دوستان یک پروندهای در دادگستری است گفت یک پروندهای را دارم در دادگاه رسیدگی میکنم به طلاق کشیده، سر چی؟ سر این که، حالا مواردی هم داریم که خانم میگوید میخواهم بچه داشته باشم مرد میگوید برو بابا میخواهد برود حالش را بکند و تفریح کند حوصلهاش را ندارد. مورد عکس آن هم این است که مرد میگفت ما 10- 12 سال از ازدواج ما میگذرد موهای من سفید شده چرا بچه نمیآوریم؟ خانمش به او گفته بوده برای این که هیکل من بهم میخورد! هیکل من در جشن و میهمانیها میروم باید هیکل من درست باشد هیکل من بهم میخورد من به او گفتم مردهشور هیکلت را ببرند چون دارد به طلاق میکشد طلاق شد، آن خانم گفته باشد بکشد هیکل من مهمتر است یا طلاق؟ من به آن مورد خاص گفتم مردهشور تو را ببرند. بعد دیدم گفتند فلانی گفته تمام زنان ایرانی را مردهشورشان را ببرد همهشان همین الآن باید تند تند بچه بیاورند! اینها آدمهای نامرد هستند. عقیده من برخلاف همه کسانی که یا میگویند همه باید هزارتا بچه بیاورند عبادت است یا کسانی که میگویند بچه نیاورید و مدرن باشید این دوتا توصیه هر دویش احمقانه است. به شرایط یک کشور و جامعه مربوط است، به شرایط یک خانواده مربوط است اما اصل کلی این است که به محض این که میتوانیم از ازدواج و بعد بچه آوردن نترسیم. به محض این که میتوانید این کار را بکنید چون بعداً وقتی که سنتان بالا میرود خیال نکنید همیشه جوان هستید بعداً سنتان بالا میرود خودتان اصلاً نمیتوانید خودتان را جمع کنید چه برسد به این که بخواهید بچه بیاورید! نه حوصله بچهداری دارید نه حوصله زحمتهای زندگی را دارید همین اول که آدم جوان و بانشاط است توصیه شده همین موقع بچهدار شوید. خب اینها را گفتم بروید ببینید میتوانید ازدواج کنید دو سال دیگر با بچههایتان اینجا بیایید؟
والسلام علیکم و رحمهالله و برکاته
هشتگهای موضوعی